خب اسم من بهاره ولی لقبم گلبهاره و از این اسم خوشم مییاد.البته میتونین بهار هم صدام کنین.کلا هرجوری که راحتید.در اصل بابام این اسم رو برام گذاشت.یه آجی دارم اسمش دلارامه و الان 5 سالشه.مامانم هم اسمش مهتابه ولی بابام به من میگه گلبهار و به مامانم میگه مهگل.
شیپ مورد علاقه ام اول لیدی نوار و بعد آدرینت. کلا از چیزای جنایی خوشم مییاد.همیشه دوست دارن بفهمم قاتل یا دزد کیه.ماجراجویی و معما هم دوس دارم.اول دوست دارم پروندههای جنایی حل کنم ولی اگه به هر دلیلی نشد عاشق تیکه تیکه کردن جسد هستم. نه این بخوام آدم بکشم؛بلکه از خون و جسدهای ترسناک و این جور صحنهها خوشم مییاد.
رزی:چه خوفناک
راستی این رزیه.یه وجدان خیلی خیلی عالی و خوب.اغلب دوست داره پارازیت بندازه وسط حرف و همه رو روده بر کنه.خیلی هم مهربونه.کلا دخمل خوبیه.
رزی:خوبی از خودته
راستی من عاشق کتابم.شعر خوندن و شعر نوشتن رو هم خیلی دوست دارم.گاهی اوقات زیادی کتابی حرف میزنم.اون موقع است که دیگه صدای رزی در میاد.از بین شاعرا بیشتر از همه فردوسی رو دوست دارم.با این که عاشق شعر و شاعری هستم،ولی با هیچ کدوم از شاعرها به غیر از فردوسی نمیتونم ارتباط برقرار کنم.شاهنامه خیلی باحاله.اونقدر که نمیتونم بگم.الان حتما منو با یه عینک گرد و بزرگ تصور میکنید.
ولی اشتباه است جانم
من اتفاقا دختر اجتماعیای هستم موهام بلند و مشکیه.چشمام هم مشکیه.متاسفانه هیچ دوست صمیمیای ندارم.ولی آرزو میکردم یکی بود که باهام دوست میشد.مثلا یه دختر باحال و پایه،شیطون و اهل مسخره بازی،پر حرف مثل خودم،باهوش و کلا یکی که منو قشنگ بشناسه.نه یه نفر که تاریخ تولدم یادش بره
از همه چیز بیشتر تو دنیا عاشق شکلاتم.
ابر قهرمان مورد علاقه ام بانیکسه.آخه من به ترتیب علاقه اول:
1-خرگوش
2-سگ
3-گربه
رو دوست دارم.رنگ بنفش رو هم دوست دارم.با این حال تم اتاقم پروانه بنفشه.نکته:
ربطی به آکوما نداره.مامانم تخت و پرده ام رو پروانه بنفش گرفت
عاشق خندیدن و البته خندوندن هستم.استیکرهای مورد علاقه:
💗:فلسفه خاصی نداره کلا ازش خوشم مییاد
:نزدیک به خنده
:قهقه زدن.(البته من هر وقت این استیکر رو میبینم نا خودآگاه به جای قهقه عبارت که که که که که که که که مییاد تو ذهنم.قبول دارم که به شدت بی ربطه)
:دیوونه بازی
:بازم خل بازی و خندیدن
😂:این یکی دیگه داره اشکش در مییاد
😆:این حالت منه بعد از این که کلی خندیدم و هنوز در حالت گیج و منگ و شوک بعد از خنده به سر میبرم
خب از نویسندگی هم خوشم مییاد.همچنین دکلمه و دل نوشته.
خیلی تمایل دارم از واژگان فارسی استفاده کنم.
رزی:پارسی.اصلش پارسیه ولی چون عربها پ ندارن معمولا به جای پ یا میگن (و) یا میگن (ف)
گلبهار: اوه درسته راست میگی رزی جون سپاسگزارم.
رزی:من نمیفهمم تو که این قدر از عربی خوشت مییاد و اونو به انگلیسی ترجیح میدی،چرا این نکات ریز رو هنوز من باید بهت بگم؟
گلبهار:خب زبون شیرینیه.مگه نه؟
رزی:بر منکرش لعنت(وی تیکه میاندازد)
گلبهار:رزی بس کن دیگه.این سلیقه منه و به خودم مربوطه.حالا من مییام ازت بپرسم که چرا از فلان چیز خوشت مییاد؟چرا از بهمان چیز خوشت نمییاد؟
رزی:خب به قول خودت((حرف حساب نداره جواب))
گلبهار:خب...شاعر زاده شدم دیگه چه میشه کرد؟
رزی:میمون هرچه زشت تره اداش بیشتره
گلبهار:حسود هرگز نیاسود
رزی:بسه دیگه آتش بس
گلبهار:حالا شد یه چیزی
رزی:
خب کجا بودم؟آهان من چون دوستی نداشتم سمت کتاب رفتم.کتابها خیلی چیزا واسه گفتن داشتن و همیشه پیشت میموندن درست برعکس آدمها😔
خب روی هیچ کدوم از شخصیتهای میراکلس کراش ندارم و امیدوارم نداشته باشم
اصلا آدم منحرفی نیستم.خوش بختانه این وبلاگ منحرفها رو راه نمیده.
خب...شمار پا هم بدم؟
باشه میدم:38
از تیر 98 میراکلس رو دوبله میدیدم. بعد از هشت ماه فهمیدم دوبله اش پر از سانسوره و اون موقع بود که یه طرفدار دو آتیشه شدم.
خب دیگه حرفی ندارم.تا پست بعدی بدرود👋
دوستون دارم دخملای خوشمل💗